جرم بر روی مریخ Crime on Mars
جرم بر روی مریخ Crime on Mars
بازرسِ آگاهی، رولینگز[1] گفت: «توی سیارهی مریخ، زیاد جُرم اتفاق نمیفته. راستش، دقیقاً به همین خاطره که میخوام به اسکاتلندیارد[2] برگردم. اگه باز هم اینجا بمونم، بطور کامل به یه آدمِ بیمصرف تبدیل میشم!»
ما در سالن اصلی انتظار ترمینال فضایی فوبوس[3] نشسته بودیم و به صخرههای بلند و نوکتیز و بینظم آن قمر کوچک نگاه میکردیم که نور خورشید بطور چشمگیری بر روی آنها تابیده بود. موشک مسافرتیای که ما را از مریخ آورده بود، ده دقیقهی پیش دوباره پرواز کرد و رفت، و حالا باید سفری طولانی را در پیش میگرفت تا به آن سیارهی زرد خردلی برمیگشت که در میان ستارگان برای خودش بطور شناور چرخ میخورد. تا نیم ساعت دیگر باید سوار بر سفینهای میشدیم تا به مقصد ”زمین“ حرکت کنیم، همانجایی که بیشتر مسافران هرگز پا بر روی سطح آن نگذاشته بودند اما همچنان آن را ”خانه“ خطاب میکردند.
[1]Rowlings
[2] از جمله نیروهای پلیس انگلستان که وظیفهی پیگیری جرائم خطرناک را نیز به عهده دارد.
[3]Phobos